امروز 16 آذر است، روز دانشجو!
روزی که برای تمام دانشجویان و دانشگاه های کشور روز ویژه ای به حساب میآید.
روزی که از چند روز مانده به رسیدنش شور و شوق عجیبی محیط دانشگاه ها را پر می کند.
همه به دنبال جزئیات برنامه های تشکل های مختلف هستند برای این روز هستند.
و تشکل های دانشجویی هر کدام در پی اجرای برنامه ای بهتر از هفته ها قبل رایزنی های خود را چهره های سیاسی و فعالان دانشجویی آغاز می کنند.
از انجمن اسلامی دانشگاه تهران خبر می رسد محمد رضا خاتمی دعوتشان را برای حضور در برنامه این انجمن در روز دانشجو پذیرفته.
از دانشگاه شهید بهشتی خبر می رسد قرار است حس روحانی مهمان این روزشان باشد.
از دانشگاه های آزاد قزوین و تهران جنوب هم خبر های مشابهی می رسد.
شبکه های اجتماعی پر می شود از کل کل تشکل های مختلف.
محیط دانشگاه ها پر می شود از اعلامیه ها و بنر های گوناگون.
اصلا از چند روز مانده به 16 آذر فضای دانشگاه های سراسر کشور طور دیگری می شود.
می شود فهمید 16 آذر در راه است!
امروز 16 آذر است، روز دانشجو!
اما در دانشگاه من خبری از 16 آذر نیست!
اینجا سوت و کور است!
محوطه دانشگاه را به دقت بررسی می کنم تا بنر گرامیداشت این روز بزرگ را پیدا کنم، ولی موفق نمیشم!
گویا صبح تازه یادشان افتاده امروز چه خبر است و هنوز تدارک اسباب تبریک ندیده اند!
اما از برنامه ها چه خبر؟
از برنامه های تشکل های دانشجویی؟
تشکل های دانشجویی کجا بود!
فقط بسیج دانشجویی اینجا دفتر دارد!
برنامه اش را جویا می شوم، برای فردا برنامه ریخته اند!
خوشحال می شوم که حداقل یک برنامه در دانشگاه من اجرا خواهد شد، هر چند با یک روز تاخیر،
اما به فکر فرو می روم که چه کسی برای فردا برنامه ریخته است؟
مگر بسیج دانشجویی تشکل دانشجویی نیست؟
چه کسی برای فردا برنامه ریزی کرده که من دانشجو از جزئیات آن خبر ندارم؟
مگر نه این است که تشکل دانشجویی باید توسط خود دانشجویان اداره شود؟
سخنرانی روحانی در دانشگاه شهید بهشتی شروع می شود.
سخنرانی اش را از منابع گوناگون دنبال می کنم: "یادمان باشد کسانی که حرکت های دانشجویی رو بر عهده داشتند، نه ریالی دریافت میکردند و نه از دولت و حکومت دستور میگرفتند."
امروز 16 آذر است، روز دانشجو!
سر کلاس نشسته ام ولی فکرم جای دیگریست.
به دانشگاهی فکر می کنم که بعد از گذشت بیشتر از 20 سال از تاسیسش هنوز تشکل دانشجویی مستقل ندارد.
یعنی در این 20 سال 5 نفر دانشجو وارد این دانشگاه نشده اند که بخواهند حداقل برای روز دانشجویشان خودشان برنامه بریزند؟
یعنی تمام کسانی که در این 20 سال دانشجوی این دانشگاه بوده اند، اینقدر منفعل بوده اند که از جای دیگر برایشان برنامه ریخته شود؟
نمی دانم؟
مردّدم!
شاید هیچ کدام از این چند هزار نفری که به این دانشگاه آمده اند و رفته اند اصلا دانشجو نبوده اند!
فقط آمده اند مدرکشان بگیرند و بروند!
وگرنه دانشجو نمی تواند سیب زمینی باشد!
دانشجو نمی تواند اینقدر منفعل باشد!
می دانی ..
به نظر من دانشجوی منفعل، دانشجو نیست.
دانشگاهی که دانشجویایش منفعل اند هم اصلا دانشگاه نیست.
امروز 16 آذر است، روز دانشجو!
و من از دانشگاهی می نویسم که دانشگاه نیست.
