
رئيس ـ آقاي كيافر بفرماييد. محمد كيافر ـ بسمالله الرحمن الرحيم من از توضيحات جناب آقاي جهانگيري تشكر ميكنم، ولي جناب آقاي جهانگيري! شما قبول بفرماييد، بالاخره اين موضوعات مختلفي كه مطرح فرموديد نبايد تداخل داشته باشند. اين بحث فولاد ميانه يكي از پروژههاي ملي بود كه (4) طرح توسعه فولاد در نظر گرفته بودند كه يكي از آنها طرح فولاد آذربايجان بود كه از نظر جا و مكاني ميانه را در نظر گرفتند. ولي طرحهايي كه ميانه از نظر صنعتي دارد واقعاً قابل تأمل و تعمق است. در ارتباط با خود اين طرح، وظيفه خود ميدانم در ارتباط با دفاع از حقوق مردم و به اضافه، دفاع از بيتالمالي كه بالاخره (10) سال است ما يك رقم چشمگيري را از منابع ارزي كشور حالا چه بصورت وام يا نقد، (10) ميليون مارك را الان ما بعنوان تجهيزاتي كه در گمرك خاك ميخورد يا زير بليط بانك صادرات خاك ميخورد و بلاتكليف مانده است. جناب آقاي مهندس جهانگيري! دو، سه موضوعي است كه شما بايستي اين را درنظر بگيريد؛ يكي بحث اين است كه اولاً پرونده اين طرح گوياي خلافكاريهاي متعددي از طرف خريدار اوليه طرح بوده است. Price Ovre كه براي اين طرح يا افزايش قيمت خلافي كه در پروفرما براي اين طرح دادهاند، اين مرحله به دادگاهي شدن و محكوميت خريدار منجر شده است و به اضافه بعد از اينكه كاملاً اين پرونده بودار و مشخص را، وزارت صنايع ميدانسته، چطور آمده شركت ساپكو كه زير مجموعه شركت ايران خودرو است با قيمت بالاتري (70) درصد اين طرح را خريداري كرده است و واقعيت امر اين است كه با همان مانوري كه داده شده نظر بر اين بوده كه اين طرح با مشاركت شركت ساپكو سريعاً راهاندازي بشود. ولي همين مديران حضرت عالي جناب آقاي غروي مديرعامل وقت شركت ايرانخودرو دقيقاً اين مسأله را مطرح كردند و گفتند كه شركت تكادو يك گلوله داغي را دست من داده است، واقعيت امر، اين طرح براي ميانه طرح نخواهد شد و تجهيزاتي كه براي اين كارخانه خريداري شده، اصلاً تجهيزات فرعي اين طرح هم نيست. جناب آقاي مهندس جهانگيري! در قالب همين طرح دستگاههاي ديگري براي شركت ايرانتوحيد كه صاحب آن همان صاحب شركت سعادت اراك است در قالب اين طرح براي اين شركت يا يك كارخانه ديگر تجهيزات خريداري شده است. بقيه ماشينآلاتي كه خريداري شده الان كجاست؟ اين بحثي را كه شما الان ارتباط ميدهيد، اين كارخانه پيچ و مهره كه در كنار اين يا مكمل اين يا عوض اين بيايند يك كارخانه ديگري را تحت عنوان كارخانه گيربكس الان آورديد، (جناب آقاي مهندس جهانگيري!) باز تكليف اين كارخانه گيربكس مشخص نيست، اين طرح Fisibel نيست. ما در detail اين طرح رفتهايم و علاقهمند بودهايم و واقعاً صميمانه سپاسگزاريم كه شما هر طرح صنعتي را در هر كجاي ايران ببريد از نظر توليد اشتغال، ايجاد فرصتهاي شغلي و ارزش افزوده بالا بسيار مغتنم است ولي نگراني ما اين است كه باز هم اين طرح گيربكسي كه آوردهايد به مصيبت يا عاقبت همين طرح پيچ و مهره دچار بشود. من خدمت شما يكبار عرض كردم، گفتم بالاخره يك وظيفه حاكميتي و نظارتي را وزارت صنايع و معادن بعهده دارد. چطور شده كه شما هر كسي كه از راه ميرسد وزارت صنايع يا ادارات كل صنايع موافقت اصولي ميدهد و كوچكترين نظارتي در مراحل و فرآيند عمل همان پروژهها انجام نميپذيرد؟ اين يك واقعيت تلخي است كه من اين بحثي را كه الان مطرح ميكنم مسأله ميانه نيست. مديران خود شما فرمودند كه الان (8) هزار هكتار سوله خالي كه موافقت اصولي، حتي پروانههاي بهرهبرداري صادر شده است را شما در سطح كشور داريد. اين يك تراژدي صنعتي است كه چرا واقعاً بايستي... بحث توضيحي كه شما داديد، بحث اختلاف ارز و يا به اضافه مسائلي را كه پشت پرده اين جريانات اتفاق ميافتد، چرا وزارت صنايع سنگين يا صنايع و معادن فعلي بايستي وظايف حاكميتي و نظارتي خود را بصورت عملي و آشكار انجام ندهد؟ همين آقايي كه الان آمده اين طرح پيچ و مهره را انجام داده (خوب، اين يكمقدار خارج از سؤال من است) در همان ميانه يك كارخانه غذاي كودك را احداث كرده است. آيا ببينيد اين مباني اوليه طرح را واقعاً عملي كرده و تحقق داده است، با همان ارز و كلاً تجهيزاتي كه خريد كرده، با پروفرماي اوليه تطابق دارد. دهها مورد مشابه را داريم. ما اين را با خوشحالي مطرح نكنيم كه فرضاً آمده در ميانه (10) طرح و پروژه... كه متأسفانه گزارشي را هم كه خدمت شما دادم فرمانداري ميانه درب (60) درصد واحدهاي توليد صنعتي بسته شده است. بخاطر اينكه هر طرح، هر پروژه، هر كار و هر طرحي بايستي، كننده واقعي خودش را داشته باشد. من بيسواد، من دفترخانهدار وقتي ميآيم صاحب كارخانه ميشوم و ارز آنچناني بدستم ميرسد، واقعيت امر اين است كه عاقبت اين مصيبت و اين طرحها همين ميشود. بحث اين است كه حالا اين بالاخره يكي از تراژديهاي صنعت كشورمان است، من در جاي خود تشكر ميكنم از زحمات و تمام مديريت... خوب، اين موضوع به مديريت وقت جناب آقاي جهانگيري برنميگردد، اين به (10)، (12) سال پيش برميگردد. ولي همين وضعيتي كه ما منابع عظيم ارزي و اعتباري يا كلاً هزينهشده مردهاي را پيش رويمان داريم كه واقعيت امر به اينها وقعي آنچناني گذاشته نميشود. اين طرح فولاد ميانه يا پيچ و مهره ميانه يكي از... من عرض كردم باتوجه به شناختي كه دارم صدها مورد است كه الان ما دراختيار داريم. شركت ساپكو شما با علم به مسايل پرونده و با علم به مسائلي كه اين پرونده بودار بوده، Ovre Price داده، دادگاه رفته، زندان رفته و كل مسايل و زد و بندهاي آنچناني دارد آمده و مشاركت كرده است. چرا آمده مشاركت كرده است؟ مگر شركت ساپكو يك شركت خصوصي است؟ اين از بيتالمال تغذيه ميشود. تقاضاي من اين است كه خوب اين مسايل را... من در جاي خود از زحمات شما تشكر و قدرداني ميكنم، ولي اين پرونده هميشه پروندهاي كه (14) هكتار... من نامهاي را در ارتباط با اين طرح خدمت شما ميخوانم: (اين آقاي مديرعامل، همان آقاي موسوي نوشته است) جناب آقاي دكتر بانكي قائم مقام محترم وزارت صنايع و معادن از آنجا كه ماشينآلات توليدي پيچ و مهره يكي از طرحهاي مذكور از گمرك ترخيص و آماده حمل و نصب و راهاندازي است و نظر به تنوع توليدات اين طرح عظيم كه بزرگترين كارخانه توليد پيچ و مهره ايران براي منطقه اشتغالزا و براي كشور عليالخصوص منطقه، جنبه حياتي خواهد داشت، از اين رو خواهشمند است سالنهاي شركت فولاد آذربايجان را به هر طريق كه صلاح است دراختيار اين شركت قرار دهيد.اين را چه زماني نوشته است؟ اين را (10) سال پيش نوشته است كه اين طرح آماده نصب و بهرهبرداري است. در صورتيكه يك آجر روي آجر گذاشته نشده است. سؤال اين است كه اين همه ارز، اين همه ماشينآلات، اين همه اقدامات و اين همه پشتيباني كجا رفت (رئيس ـ حضرت عالي دو دقيقه ديگر وقت داريد) من ميخواهم عرضم را تمام كنم. به والله من اهل سؤال و... يك كارشناس هستم و سؤال مردم است و دقيقاً اين افكار همزمان با مسافرت جناب آقاي هاشمي رئيس جمهور وقت، كلنگ اين طرح زده شده است. (14) هكتار زمين در اراضي شهرك صنعتي ميانه واگذار شده است. خوب، اين سؤال بايستي پاسخ داده بشود و افكار عمومي بايستي به اين مسأله قانع بشود. خوب، طرحهاي ديگر جاي خود، هركدام قوت و ضعف دارد، نقد آن براي خود، ولي درمورد اين طرح بايستي بنده و بقيه مردم ميانه و مردم ايران واقعيتاً بايد قانع بشوند، خيلي متشكر. رئيس ـ متشكر، آقاي مرعشي گوش بدهيد! آقاي جهانگيري بفرماييد. اسحاق جهانگيري (وزير صنايع و معادن) ـ من فكر ميكنم كه در ارتباط با اصل طرح از دو منظر با اين طرح ميشود برخورد كرد. يكي اينكه بخش خصوصي كشور ضعيف است و همواره دنبال طرحهايي است كه بتواند يك امتيازي از كشور بگيرد و يك كاري انجام بدهد. خوب، آقاي كيافر! جناب عالي يك آدم اجرايي هستيد، سالها در دستگاه اجرايي حضور داشتهايد، الان هم سالهاست كه در مجلس حضور داريد، ما بعنوان دولت و مجلس در طول سالهاي گذشته واقعاً چه سياستي در ارتباط با توانمندسازي بخش خصوصيمان عمل كردهايم؟ اينكه امروز گفته ميشود اينقدر متراژ سوله وجود دارد كه خالي است، من نميخواهم... البته عدد شما را قبول ندارم، ممكن است گزارشي كه به شما دادهاند صحيح نباشد، ولي حرف درست است. بهرحال بخش خصوصي زيادي آمده مجوزهايي را به اميدهايي در مقاطعي گرفته است كه از محل اين مجوزهايي كه گرفته يا دنبال اين بوده كه كالاي مواد اوليه سهميهبندي دراختيارش قرار بگيرد، در يك مقطعي توليد مس كشور (100) هزار تن بوده است، واحدهايي كه صنايع پاييندستي مس ايجاد كردهاند (400)، (500) هزار تن بودهاند. هر كس موفق ميشد و ميرفت (2) تن، (5) تن مس ميگرفت، اين مس را تبديل به قراضه ميكرد و آنطرف مرز ميفروخت، درآمد بسيار هنگفتي بدست ميآورد. در يك مقطعي مواد اوليه فرش ماشيني را با دلار (7) تومان ميآوردند و ميدادند، هر كس موفق ميشد و يك سولهاي ميزد و دو تا دار قالي در آن درست ميكرد، ميرفت مواد اوليه ميگرفت يا حتي آن ارز در اختيارش قرار ميگرفت، درصدي از آن ارز را ميرفت در بازار عرضه ميكرد و ميفروخت، اين يك سود هنگفتي بدست ميآورد. اگر ميگوييم چرا مردم اين كار را ميكردند، ما بايد بعنوان مسؤولين سياسي كه حالا در آن مقطع مسؤولين تصميمگيري بوديم از خودمان سؤال كنيم كه چه سياستهايي را ما اتخاذ ميكرديم كه منجر به اين كارها ميشده است؟ همه حرفها اين است كه ما بايد سياستهايمان شفاف و روشن باشد، بخش خصوصي را حمايت كنيم، اجازه بدهيم بخش خصوصي در يك شرايط مساوي بيايد كار كند، ارز، مواد اوليه يارانهاي و سهميهبنديشده و اينها را نداشته باشيم، همه اينها را هم شما ميدانيد كه در اين دوره وزارت صنايع و معادن حتي سيستم مجوز، مهر عدم ساخت و اينطور چيزهايي كه در وزارت صنايع و معادن بود را ما لغو كرديم. خواستيم بصورت كامل شفاف بشود. الان هم در جلساتي كه با بخش خصوصي شركت ميكنيم، ديگر بخش خصوصي به بنده نميگويد فلان ماده اوليه سهميهبندي ميخواهم، فلان ارز سهميهبندي ميخواهم، فلان وام سهميهبندي ميخواهم. حرفشان اين است كه تعرفهها كم است، تعرفهها زياد است. الان بخش خصوصي در يكسري مسايل اقتصادي روشن دارد با دولت بحث ميكند. اصلاً زبان گفتگو بين بخش خصوصي و دولت الان زبان متفاوتي شده است ميگويد اين كشور براي ما تعرفه بالا گذاشته است، شما بعنوان دولت برويد با او مذاكره كنيد به چه حقي براي ما تعرفه بالا گذاشته يا بهمان نسبت ما براي او تعرفه ديگري وضع كنيم. حرفها، حرفهاي اينگونه شده است. من فكر ميكنم كه درواقع بخش خصوصي با اين شرايطي كه الان وضع شده، خصوصاً اتفاقاتي كه در برنامه سوم افتاد، انشاءالله ما ديگر مجوزهاي بيخودي كه تبديل به سوله بشود و سرمايه از بين برود نداشته باشيم و حتماً هم با همت مجلس محترم و شما حتماً پيگيري خواهيم كرد كه سرمايههاي راكد حتماً فعال بشود. (ادب ـ آقاي كروبي! الان عدد تابلو 179 است، ولي حضار خيلي كمتر است و ادامه جلسه غيرشرعي است!) چون يكي از بحثهايي كه الان در برنامه چهارم داريم (2/5) درصد رشد اقتصادي كشور را گفتيم از بهرهوري است كه بهرهوري هم سرمايه است كه بايد انشاءالله در برنامه چهارم روي اين متمركز بشويم و حتماً انشاءالله اينكار با همت مجلس انجام خواهد شد. راجع به اين طرح هم من خدمت شما عرض كردم، از روزي كه ماشينآلات وارد كشور شده، ماشينآلات زير كليد بانك صادرات است. بخش خصوصي اجازه نداشته يكدانه از ماشينآلات را از آنجا خارج كند، پرونده تعزيرات بخاطر همان بحث مابهالتفاوت است. ما برخي از مابهالتفاوتها را با اجازهاي كه مجلس داده، الان در يك كميته چهار نفرهاي كه وزير اقتصاد، رئيس سازمان مديريت، رئيس كل بانك مركزي و وزير صنايع هستند، تصميمگيري ميكنيم، معافيتها ميدهيم. چون ميبينيم كه اگر اين معافيت را ندهيم اينكارها به نتيجه نميرسد. در ارتباط با ميانه هم من مجدداً تأكيد ميكنم، گيربكسسازي كه حتماً انشاءالله اجراء خواهد شد. طرحهاي ديگري هم، شما ميدانيد كه ما در اين دوره واقعاً سعي كرديم اين بحث كلنگزني را نداشته باشيم. ولي بهرحال آنروز به گل روي شما و آقاي هاشمي ما يكسري كلنگ در ميانه زديم، پاي آن كلنگها ايستادهايم. اينطور نيست كه يك حرفي به مردم منطقه زدهايم، از كنار آن عبور بكنيم. من فكر ميكنم طرحهايي كه در ميانه انجام گرفته همه آنها نتيجه ميدهد و حتماً هم انشاءالله به بهرهبرداري ميرسد. خصوصاً اينكه ما چه بخواهيم، چه نخواهيم، چه شما دنبال بكنيد، چه نكنيد، ميانه يك نقطهاي است كه بصورت طبيعي حتماً يكي از قطبهاي صنعتي اين كشور خواهد شد. انشاءالله با كارهايي كه تا الان انجام گرفته، كارهايي كه در آنجا شروع شده، من مطمئن هستم انشاءالله در ميانه اينكار خواهد شد و آن سرمايه راكد را هم حتماً انشاءالله پيگيري ميكنيم كه سريعتر يك راهكاري براي آن پيدا بكنيم، در يك نقطهاي از كشور كه اقتصادي است و ماشينآلاتي هم كه نياز دارد، آن ماشينآلاتش هم آورده شود، خط بصورت كامل انشاءالله در اين نقطه از كشور به بهرهبرداي برسد. مطمئن هم هستم شما ديگر حساسيت روي اينكه حالا اين طرح در ميانه باشد يا در جاي ديگر، با آن كارهايي كه انجام گرفته نخواهيد داشت. همينكه شما نمايندگان محل اين حساسيت را نداشته باشيد، ما در يك نقطهاي كه بخش خصوصي فكر ميكند اقتصادي است، حتماً انشاءالله اين طرح را اجراء ميكنيم. رئيس ـ آقاي مهندس كيافر تنها بفرماييد قانع شدهايد يا خير؟ كيافر ـ بله، اگر اين طرح در ميانه اجراء شود قانع شدم.
منبع:http://www.ical.ir/index.php