کد خبر: ۱۴۱۸۳۹
۱۰۶۱ بازدید
۳۴ دیدگاه (۳۱ تایید شده)

چگونه پنجاه سال قبل ارتباط تلفنی میانه فقط از طریق تلفن هندلی امکان پذیر بود

۱۴۰۴/۲/۳
۰۹:۳۶

تلفن ، یک دستگاه ارتباطی است که برای برقراری بین دو یا چند نفر در مکانهای مختلف استفاده می شود پنجاه سال قبل تلفن ها از طریق  سیم ها به یکدیگر متصل می شدندو ارتباطات صوتی از طریق امواج الکترو مغناطیسی انتقال می یافتند. با پیشرفت تکنولوژی ، تلفن های بی سیم و همراه به وجود آمدند که از طریق امواج رادیویی ارتباط برقرار می کنند اما متاسفانه پنج دهه  پیش  مردم میانه برای تماس با اقوام ، فامیل و یا انجام کارهای اداری تجاری خود در سراسر ایران از طریق تلفن های هندلی ارتباط پیدا می کردند.  برای آشنایی نسل جوان امروزی در رابطه با نحوه ارتباط تلفنی مردم میانه با اقصی نقاط ایران و جهان،  به ۵۰ سال قبل برگشته و تاریخ را ورق می زنیم . پنج دهه پیش میانه دارای ۶۰ هزار نفر جمعیت بود شهر کوچکی که فاقد  امکانات شهری بویژه در زمینه  تلفن جهت ارتباط با سراسر ایران و جهان بود هرگز یادم نمی رود ساختمان اداره پست تلگراف و تلفن آن زمان میانه  روبروی  مدرسه شهدای زینبیه فعلی قرار داشت  که همشهریان عزیز  به این اداره مراجعه و با ارائه شماره تلفن مقصد به اپراتور تلفنخانه،، به نوبت می نشستند تا اپراتورهای تلاشگر از طریق  تلفن هندلی مرکز با مراکز تلفن استانها تماس برقرار کرده و   با فریاد آقا یا خانم فلانی به کابین یک یا دو مراجعه کنید  با نقاط مختلف کشور تماس برقرار می کردند . از آنجایی که حقیر آنموقع خبرنگار  رادیو تلویزیون مرکز تبریز و روزنامه کیهان  در میانه بودم  هر روز خبرهای شهرمان را به این دو رسانه از طریق مرکز تلفن میانه ارسال می کردم که علیرغم  تلاشهای    اپراتوران  زحمت کش این مرکز تلفن، به دلیل عدم دستگاههای  ارتباطی مدرن به سختی ارتباط برقرار می شد . خلاصه اینکه هم مردم   از نظر ارتباط تلفنی شدیدا در رنج بودند وهم متصدیان  تلفن مرکز میانه برای  ارتباط دادن همشهریان از طریق  هندل زدن  سخت خسته می شدند و علیرغم خرید زمین جهت احداث مرکز تلفن خودکار ، قول مسولان متاسفانه در حد حرف باقی مانده بود که بنده ناچار شدم یک مطلب انتقادی  در روزنامه کیهان وقت تحت عنوان اهالی میانه از هندل  زدن برای گرفتن یک شماره تلفن خسته شدند انتشار دهم .


 به منظورتقدیر از زحمات عزیزان اپراتور مرکز تلفن هندلی آن زمان که متاسفانه دو نفرشان در قید  حیات نیستند به گوشه ای از خدمات ارزشمند آنان می پردازم . یکی از با اخلاق ترین  اپراتوری که ۵۰ سال قبل  باعث نظم و انضباط و رضایتمندی همشهریان  شده بود سر کار خانم فخری احسانی بود

که در سال ۱۳۲۹ در میانه متولدو سال ۱۳۴۸ به استخدام اداره تلگراف و تلفن میانه درآمد. وی در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرده به تبریز منتقل شد خانم احسانی در مرکز تبریز نیز بعلت تلاشهای بی نظیرش جهت ارائه خدمات به مردم بارها توسط مسئولان وقت استان آذربایجان شرقی مورد تقدیر و تشویق قرار گرفته بود. یکی از همشهریان عزیز تعریف می کرد هنگام اعلام قبولی فرزندم در دانشگاه،،،،، در تبریز بودم آنموقع روزنامه یک روز بعد به میانه می رسید  جهت اطلاع خانواده ام در میانه  به مرکز مخابرات تبریز مراجعه و شماره تلفن منزلمان را به متصدی مخابرات ارائه و منتظر برقراری ارتباط با میانه بود علیرغم اینکه مراجعه کننده زیاد بود  ناگهان بعد از دو نفر صدای یک خانم اپراتور را شنیدم که با صدای بلند گفت آقای فلانی جهت ارتباط با میانه به کابین دو مراجعه کنید بعد از تماس با خانواده ام  به منظور تشکر از این خانم به باجه اپراتور مراجعه کرده یک دفعه دیدم اپراتور خانم فخری احسانی است که تا فهمیده بود میانه ای هستم سریعا ارتباط با منزلم را برقرار کرده بود. خانم فخری احسانی در سال ۱۳۷۸ به افتخار باز نشستگی در آمد. این بانوی زحمتکش که در حال حاضر  بازنشسته می باشد از یک خانواده اصیل میانه می باشد . خانم فخری احسانی تنها  زن اپراتور مرکز تلفن میانه بود که توانست همانند پدر مرحومش نام نیکی از خود به یادگار گذارد چرا که موفق شده بود نه تنها به وظایف محوله خویش عمل نماید بلکه  با قلبی رئوف و مهربانانه در خدمت همشهریان میانه ای باشد. دیگر زحمتکشان مرکز تلفن میانه

 غیر از خانم فخری احسانی  علیرغم تلاشهای زیاد موفق نشدم به تاریخ تولد ، محل تحصیل و تاریخچه استخدام و باز نشستگی آنها دسترسی پیدا کنم برادران مجیدی بنامهای آقایان خیرالله و خسرو  بودند که هر دو به رحمت ایزدی پیوستند. برادرانی که در شرایط سخت آن زمان خدمت به همشهریانشان را بزرگترین افتخار برای خود دانسته و شبانه روز حتی در روزهای تعطیل  به خاطر خدمت به مردم در این مرکز تلفن حضور داشتند.

ازآنجایی که مرکز تلفن هندلی میانه ۲۴ ساعته دایر بود بعد از ظهرها و شبها یکی از این دو برادران مجیدی پاسخگوی همشهر یان میانه ای در این مرکز بودند برخورد این دو برادر با مراجعه کنندگان در ساعت های مختلف آنقدر محترمانه و مودبانه بود که امکان نداشت حتی یک همشهری ناراضی از این مرکز خارج شود . برادران مجیدی که از خاندان بزرگ مجیدی بودند دارای شخصیتی ممتاز و از زحمتکشان بزرگ و بی منت  مخابرات میانه بودند. از ویژگیهای مهم این ۲برادر اپراتور مرکز تلفن هندلی میانه، مردم داری و برخورد خوب  با همشهریان  بود. روح برادران مجیدی شاد و وجود سرکار خانم فخری احسانی سلامت  باد.

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۰۴/۲/۶ ۲۳:۱۶

سلام ممکنه بفرمایید زیاده روی در چی کردم؟ مسایل و مشکلات مردم را مطرح کردن و یا بیان کردن اقدامات مثبت یک نماینده از نظر شما بزرگوار زیاده رویست؟

۰۴/۲/۶ ۲۰:۵۳

استاد کسی قصد تخریب شما را نداره. بقدری زیاده روی کردید که آقای نایبی هم در مطالبی که منتشر کردید از شما خواسته از مسایل روز پرهیز کنید و به گذشته بپردازید.

۰۴/۲/۵ ۱۷:۵۳

این نظر شخصی شماست که عاشق تخریب دیگران هستی . قرار نیست مطلبی باب میل شما بنویسم تا در نظر شمایک نفر محبوب شوم خداوند را سپاسگزارم محبت همشهریان عزیز همیشه شامل حال بنده بوده و هست که از این بابت ایزد منان را سپاسگزارم و اکثرشان گرچه کامنت نمی گذارند اما از طرق تلفن وپیامک بنده نوازی می کنند که تخریب شما و یکی دونفر همیشه تخریبچی در بین آنها  گم است برای اثبات گفته هایم لطفا کامنت های زیر را مطالعه فرمایید و ببینید چی نوشتند.

۰۴/۲/۵ ۱۷:۴۳

با سلام خداوند روح همه شهدا بویژه برادر شهیدتان را شاد فرموده و به شما و خانواده محترم تان سلامتی و تندرستی عنایت کند مطالبی که اشاره کردید کاملا صحیح است خداوند خانواده محترم اصلانیان را که در تصادف جان باختند رحمت کند. از ابراز لطف سرکار محترمه نیز تشکر می کنم.

۰۴/۲/۵ ۱۷:۳۶

با سلام از محبت شما بینهایت ممنونم.

۰۴/۲/۵ ۱۷:۳۵

با سلام و تشکر از الطاف حضرتعالی.

۰۴/۲/۵ ۱۱:۵۹

بزرگوار شما نیاز به تخریب نداری قبلا خودت خودت را تخریب کردی...

۰۴/۲/۵ ۰۹:۴۳

سلام جناب آقای احمدزاده خاطرات میانه زنده کردید دست شما درد نکند خانم احسانی در آن زمان چندین بار ما را از نگرانی خانواده با ارتباط با اهواز در آورده بود من از اینجابه این بانوی اصیل درود می فرستم هر کجا دنیا باشند آرزوی خوشبختی وسلامتی برای خود و خانواده اش دارم درضمن آقای دکتر مسعود احسانی برادر ایشان از دوستان نازنین بنده بودن خدا سلامت کند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

۰۴/۲/۵ ۰۰:۱۲

بنام خدا
سلام علیکم، با توجه به اینکه پدر همسایه ما خانم فریده اصلانی ریاست مخابرات میانه بودند، نامشان نامبرده ساکن دره خرمن بودند،نامبرده، سه عضو خانواده اش را بر اثر تصادف از دست دادند مادرم سید اشرف اسماعیلی نام داشتند، (مرحومه ) که تعریف میکردند، غلامحسین اصلانی به همراه پدر وخواهرش ثریا اصلانی، نام پدرشان علی اصلان خان اصلانی بود، هنگامی که تبریز میرفتیم ، نشان میدادند، که از این پل افتاده بودند، نام خودرویشان ژیان بود، بر میگردد، به سالهای قبل از انقلاب شاید سال ۱۳۵۵ سه نفر از اعضای این خانواده بزرگ مرد، که پدر زن آقای حبیب اله روحانی ، معروف به فیروز روحانی بودند، دبیر جغرافی مه در دبیرستان زینبیه بمباران شده، وخانم منیره اصلانی سالها در مخابرات در تلگرام و۱۱۸ نیز خدمات بی شائبه ای فرموده اند، فعلا صبیه وداماد خانم اصلانی نیز در مخابرات خدمت می کنند، همسایه والدینم هم آقای روحانی پدرشان میرزا مجید روحانی که سالها قبل از روستای چرور، به میانه آمده بودند، با والدینم ، همسایه ی روبرو بودند، دو سال پیش دختر آقای اصلانی به بنده عرض کردند، که ما با شما همسایه بودیم ، والدینم رو می فرمودند، من یادم نمی یاد، منزلشان بالاتر از منزل ما بود، منزل آقای کاشانی رو ایشون نشون میدادند، از اطلاعات خوبی که در اختیار مردم فهیم وبا اصالت میانها، گذاشتین ممنون ومتشکرم، حقیقت انسان متعلق به خداست، هر کسی که با اخلاص باشد به یقین میرسد، ذات واصالت خانوادگی نقش نهادینه در تربیت دارد ان‌شاءالله که در پناه حق موید وروسفید بوده باشید،با توجه به اینکه برادر ارشدم، شهیدم حمید مجدی با غلام اصلانی دوست بودند، اون موقع ما در قید حیات نبودیم، آقای اسماعیلی همسایه ی دایی ام میر قاسم اسماعیلی در مخابرات بودند، آقای رضایی اهل آوین در مخابرات بودند، محض اطلاعات.

۰۴/۲/۴ ۲۲:۰۸

درود بی پایان بر تمامی انسان های با شرف و با وجدان و با غیرت ، تلاشگر ، با همت ، آزاده و نیک اندیش و...............بخصوص خاندان جناب آقایان مرحوم مجیدی و سرکار خانم فخری احسانی و جناب آقای استاد جاوید احمد زاده با سواد و محقق یگانه ی شهرمان که امید است همیشه و درهمه حال فرخنده دل و پوینده و مثل خورشید تابان و ماه درخشان و نورانی باشند.

۰۴/۲/۴ ۱۹:۵۰

 بیوگرافی بنده را آقای دکتر صادق نایبی زحمت کشیده در تاریخ 4 دی ماه 403 در همین سایت با کد خبر 139802 ساعت 15-54  منتشر کردند.ضمنا اگر گوگل را سرچ کنید می توانید ببینید.ممنونم.

 

پیشکسوت خبرنگاران کشور جاوید احمدزاده

۰۴/۲/۴ ۱۹:۳۸

اینهم یک نظری است قابل احترام ممنونم.

۰۴/۲/۴ ۱۹:۳۳

وقتی پیر میشی مرور تاریخ شهرت و تلاشگرانش برایت دلچسب میشه ، آقای احمدزاده دلشادم کردی ،خدا به شما توفیق عنایت نماید یک روستایی از فندوقلو

۰۴/۲/۴ ۱۸:۵۸

جناب احمد زاده بیو گرافی خودتان را هم بزارید

۰۴/۲/۴ ۱۶:۵۳

باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خارهجران صبربلبل بایدش

۰۴/۲/۴ ۱۶:۰۸

بزرگوار اگر مفید بودنش را تایید می کنید نشانگر فهم و درک شعور بالای حضرتعالی است امیدوارم آنهایی چوب لای چرخ گذاشته وبدون درک از واقعیت ها سعی در تخریب اینجانب هستند از مرام و معرفت شماالگو بگیرند از لطف تان ممنونم.

۰۴/۲/۴ ۱۴:۴۱

سلام آقای احمدزاده مطلب مفیدی بود دستتان درد نکند

۰۴/۲/۴ ۱۱:۳۰

جناب اباذری عزیز به دل نگیرید از آدمی که ترسو بوده و وقتی می خواهد به کسی توهین کند از درج  نام و فامیلی واقعی خود اِبا دارد و در بیسوادی حرف اول را می زند انتظاری بیش از این نیست چون هم زخم خورده و هم شکست خورده انتخابات سال گذشته است و هم اینکه  چون درکی از واقعیت ندارد اسم خودش را در دیگران می بیند .

۰۴/۲/۴ ۰۹:۴۳

دو دوست و آشنای قدیمی با سابقه ای پر بار ولی یکی می شود تملق گوی اهل سیاست و یک هم می شود حضرتعالی...

۰۴/۲/۳ ۲۱:۱۰

با سلام بلی، چون هر کس در منزل و یا مغازه اش تلفن داشت باید به مرکز شماره می داد مرکز از طریق هر استانی که بود می گرفت و به آن کسی که تلفن داشت می گفت مثلا  تهرانه صحبت کنید.

۰۴/۲/۳ ۱۸:۳۳

سلام
جناب احمد زاده یه سوال داشتم، قبل از اون مثلا چند دهه قبل متمولین میانه منازلشان از تلفن استفاده می‌کردند، اونها هم خدمات رو از این مراکز دریافت می‌کردند؟

۰۴/۲/۳ ۱۶:۴۱

با سلام و عرض ادب و احترام به محضر همه دوستان و همشهریان گرامی

جناب احمدزاده عزیز! دستمریزاد
انصافا به موضوع خوبی پرداختید از خواندنش لذت بردم وبنده را به نیم قرن پیش دوران نوجوانی بردید، دریغم آمد چند سطری ننویسم. اوائل دهه پنجاه که مدتی در بازار، مغازه دائی ام مرحوم حاج محمد ولی طیبی ، شاگردی می کردم و به عبارتی میرزا بنویس بودم ، شماره تلفن های اکثر بازاریان محترم میانه را که با آنها ارتباط تجاری داشتیم حفظ کرده بودم . در آن وقت تعداد معدودی از بازاریان در مغازه تلفن داشتند و اصلا در خانه ها تلفن نبود مگر منازل روئسای ادارات و افراد شاخص . شماره تلفن ها سه رقمی بود. شماره دائ ام در اول راسته بازار 240 ، شماره مرحوم حاج محمد حسین کریمی در بازار حاج عبدالحسین 150 و شماره حاج محمود خاتمی قنادی در خیابان 103 و همینطور شماره های حاج محمد نیکخواه ، حاج علی حسین مقیمی ، حاج حسین آقا جلالی ، حاج محمود صلاتی ، حاج جواد کارگر ، حاج میرهاشم قریشی و...
همانطوی که نوشتید تلفن ها هندلی بود امکان ارتباط مستقیم وجود نداشت، اول باید « مرکز» و یا « کاریر» را می گرفتی و شماره طرف مقابل را می دادی و مسئولین مرکز و کاریر برایتان وصل می کردند و اگر می خواستی خارح شهر را بگیری به مدت 48 ساعت طول می کشید.
در آذر ماه 1358 تا آذر 1360 که افتخار خدمت سربازی در ارتش را داشتم ، در این مدت فقط دو بار توانستم با میانه و مغازه دائی ام تماس تلفنی داشته باشم ، یک بار از شهر پاوه و دومی از شهر مهران. یادم هست در شهر پاوه که حضور داشتیم چندین بار به اداره مخابرات رفتم نتوانستم تماس بگیرم . هم تلفن پاوه و هم تلفن میانه هندلی بود. ارتباط مستقیم نبود . اول باید مخابرات پاوه ، کرمانشاه را می گرفت ، بعد کرمانشاه هم باید تبریز را می گرفت و در نهایت تبریر هم شهر میانه را ، تا ارتباط برقرار می شد . یک روز می گفتند خط میان پاوه و کرمانشاه خراب است . روز دیگر خط تبریز و میانه مشکل داشت و...
آنقدر به مخابرات پاوه رفته بودم با کسی که پشت دستگاه نشسته بود دوست شده بودم . یادم هست وقتی می خواست برایم شهر میانه را بگیرد نخست کرمانشاه را گرفته و با صدای بلند داد می زد و می گفت : الو کرمانشاه! الو کرمانشاه ! من پاوه هستم ، من پاوه هستم ، بعد به شوخی اضافه می کرد: شامپو پاوه ، شامپو پاوه ، آیا صدای مرا می شوی ؟ جواب بده. در آن زمان نیز شامپو پاوه یکی از شامپوهای معروف بود، معمولا اکثر مردم از آن استفاده می کردند.
در آخر از مرحوم حاج حسین آقای نعیمی یاد می کنم و نامش را گرامی می دارم که کتابفروشی آن مرحوم پاتوق هر دوتایمان بود و بنده ارتباط با کتاب و کتابخوانی را از مغازه او آغاز کردم و از این جهت حق بزرگی بر ذمه ام احساس می کنم خدایش رحمت کند و روحش شاد باشد.

۰۴/۲/۳ ۱۶:۰۰

جناب مهندس نایبی عزیز محبتتان موجب تشکر و امتنان است.

۰۴/۲/۳ ۱۴:۰۹

احسن جناب احمدزاده دستت درد نکنه مطلب خوبی بود
خواهشا از سیاست کنار بکشید
موفق باشید

۰۴/۲/۳ ۱۲:۴۳

جناب احمدزاده عزیز جناب نائبی لپ کلام را فرمودند .سیاست و مسائل سیاسی را کنار بگزارید و به قولی به تنظیمات کارخانه برگردید مردم شما را دوست خواهند داشت و مورد احترام مردم قرار خواهید گرفت .ول کنید این ....را

۰۴/۲/۳ ۱۲:۳۶

به به عالی بود. واقعاً دست مریزاد جناب احمدزاده. هرچقدر شما از مسائل روز دور باشید و گذشته مان را به تصویر بکشید به نفع ما خواهد بود. 

۰۴/۲/۳ ۱۲:۰۶

یادشان گرامی وراهشان پر رهرو باد.

۰۴/۲/۳ ۱۱:۲۷

بینهایت از لطف شما ممنونم.

۰۴/۲/۳ ۱۱:۰۸

خیلی عالی استاد احمدزاده عزیز از شما ممنونیم.

۰۴/۲/۳ ۱۰:۳۹

با سلام از لطف شمارممنونم.

۰۴/۲/۳ ۱۰:۱۹

تشکر از شما که خاطرات ایام قدیم را در اذهان مردم زنده می کنید دقیقا ما هم داشتیم که باید هندل تلفن بزرگ سیاه رنگ را می چرخاندیم تا به مرکز یا کاریر وصل می شد که برای ما ارتباط برقرار کند بعد ها در اواخر سال ۶۰ تلفن خودکار در چهارراه بالا دایر شد با کد ۰۴۲۳۲ و اکثر مردم صاحب گوشی های نارنجی رنگ انگشتی شدند که برای آنهم صفر دیر آزاد می شد باید ده بیست بار می چرخوندی

اخبار روز