کد خبر: ۱۰۹۵۷۹
۷۵۶ بازدید
۲۵ دیدگاه (۲۰ تایید شده)

سخنی با جوان مودب همشهری

۱۴۰۰/۵/۳۰
۱۹:۳۶

این روزها شاهد قلمفرسایی جوانانی هستیم باتوجه به سلایقی که دارند در تلاشند برای اظهار وجود، دیگران را به مزدور بودن متهم کنند در صورتی که اگر یک مقدار عمیقتر تفکر کنند قطعا به این نتیجه خواهند رسید که باید برای اینکه در آینده بخواهند یک خبرنگار و یا گزارشگر خوبی باشند قطعا از بکار بردن اینگونه  کلمات اجتتاب کنند.

یکی از فرزندان پر تلاش شهرمان به منظور خاتمه دادن به بعضی از مسائل پیش آمده در مورد فرمانداری شدن ترکمنچای مطلبی را منتشر کرده و در این مطلب بنده را به مجزگویی یک فرد خاص یعنی آقای اسماعیلی نماینده شهرمان متهم کرده است. از آنجایی که بنده به رشد این قبیل از جوانان عزیز میانه ای بسیار علاقمند هستم هرگز عکس العمل بنده مثل ایشان نخواهد بود، چرا که باید اینگونه جوانان قلم زده و منتقد باشند تا انشااله به  تکامل خبری دست پیدا کنند.

این جوان خوش ذوق مان البته وقتی بنده در مطلب "آقای بیگی زمانی که استاندار بودید یاد مردم بخش ترکمنچای بودید؟" در مورد حضور آقای بیگی در بخش ترکمنچای و قولی که درباره فرمانداری شدن این بخش داده بود، نوشتم و چون عوامفریبی بیش نبود، دیدیم تحقق نیافت، طی کامنتی اعلام کرد: در توصیف قلم های زرد و منطق منفعت محور مطلبی را آماده کرده که اگر عمری باقی بود برای بنده ارسال خواهدکرد! حالا چرا بعد از هشت ماه این مطلب را علنی کرده خود حکایتی است ، چرا که منتظر بود که وعده آقای بیگی (که البته بعدا متوجه شدم از فعالان ستاد وی بوده)، در مورد فرمانداری شدن ترکمنچای تا پایان دولت دوازهم تحقق یابد تا با فراق باز به این موضوع بپردازد، ولی متاسفانه این وعده تحقق نیافت و آقای بیگی در اجرای وعده خود ناکام ماند.

این جوان جویای نام با توجه به عللی که اشاره کردم دفاع از آقای بیگی توسط خودش را محق و دفاع از یک نماینده تلاشگر بنام آقای مهدی اسماعیلی را قلم بدستان مزدور خطاب می کند در صورتی این فرزند عاشق کار خبر  میانه ای اگر یکمقدار تفکر به خرج می داد دقیقا متوجه می شد فردی با داشتن  نیم قرن  کار خبری هرگز به دنبال منفعت طلبی و مجزگویی نیست. بنده که جوان نیستم برای تامین مایحتاج زندگیم نیاز داشته باشم در ستاد یا روابط عمومی کسی کارکنم، چون به لطف خداوند یکتا نیازی ندارم، بنابراین در این فکر نباشیم هر کسی یا هر نویسنده ای درباره هر مسئول و یا نماینده ای مطلب و یا گزارشی بر لَه اش بنویسد همانند خودشان دنبال سود جویی است، نه پسرخوبم! بنده نه دانشجو هستم و نه با این سِن، جویای نام و منفعت طلبی هستم که بتوانم از این طریق زندگی خود را تامین نمایم.

نویسنده با نگارش منتشرکنندگان محتوایی زرد در راستای منافع خویش را لگدمال کرده پاسخ خودش را در این نوشته اش دریافت کرده و تایید نموده است که خودش هم دنبال منفعت طلبی بوده است. این جوان باهوش اشاره کرده خبرنگاری با داشتن سابقه، تمام توجهش  مقابله و نقد فلان مسئولین است حالا مجزگوی یک فرد خاص (که منظورش آقای اسماعیلی است) شده است!

جهت اطلاع این جوان جویای نام عرض میکنم: یکی از افتخارات بنده این است هرکس در هر لباسی در جهت پیشرفت ، عمران و آبادی شهرم هر قدمی بردارد مجزگوی ایشان بوده ودر جهت تشویق و کمکهای راهبردی اگر کاری از دستم بیاید پیشقدم خواهم بود چرا که پیشرفت و موفقیت شهرم، یادگاری اجدادم از اولویتهای زندگی من است و امروز اگر به قول شما مجزگوی آقای اسماعیلی نماینده پرتلاش شهرم هستم به عینه شاهد  قولهای عملی وی هستم که  نیاز به توضیح نیست زیرا اظهر من الشمس است و مطمئن باش فردا با تلاشهایی که نماینده دیگرمان سید بزرگوار جناب حسینی عزیز خواهد کرد، با افتخار مجزگوی ایشان نیز بدون هیچگونه چشمداشتی خواهم بود و به نظر بنده شما که میانه ای و الحمدلله علاقمند به کار خبری هستی حتماباید جهت پیشبرد اهداف آبادی و عمرانی شهرمان در این اینگونه موارد نه تنها مجزگوی نمایندگان بلکه مسئولان شهرمان باشید والا اگر نماینده یا مسئولی از خود حرکت مثبتی انجام ندهد اگر سکوت کنید خیانت کردید.  

این جوان با بصیرت  در پایان نوشته اش اشاره کرده: چه فرقی است بین زردهای موافق و مخالف؟ یک فرد خاص اگر قرار است هردو به یک شیوه کار رسانه ای کنند و بدون داشتن مبنای فکری فقط منافع خود و اربابانشان را مدنظر قرار دهند؟ ای جوان خوش قلب! صبر پیشه کن اگر می خواهید در این رشته پیشرفت کنید با اینگونه نگارش ها به قول خودت رسانه سالم را خدشه دار نکنید و بدانید یکی از بزرگترین افتخارات بنده در  نیم قرن کار خبرنگاری سیراب شدن از لطف و محبت همشهریان عزیز و گلم بوده است لذا مطمئن باش بنده هیچ اربابی غیر از خداوند متعال ندارم که در این سِن بخواهد منافع بنده را تامین کند. ارباب را کسانی دارند که دنبال سکوی پرتاب هستند.

ضمنا پسر خوبم! توجه داشته باش  تشخیص  فضای سالم  رسانه ای نه  در میانه بلکه در هر جامعه ای با مخاطبین است.

انشااله که امیدوارم موفق باشید.

 

کانال تلگرامی صدای میانه اشتراک‌گذاری مستقیم این مطلب در تلگرام

نظر شما

۰۰/۵/۳۱ ۱۸:۲۵

جوان خوش ذوق جناب رضایی عزیز از اینکه در آغاز پاسخ به شما سلام و عرض ادب را فراموش کردم عذر خواهی می کنم.

۰۰/۵/۳۱ ۱۵:۰۳

مشکلات بیکاری فقر فساد اشتغال درسته درمیانه زیاده ولی ریشه درمبحثهای کلان کشوری دارد. واقعا یکی از مهمترین مشکلات شهرستان یکیش همین فرمانداری ترکمنچای است.چرا چونکه با تبدیل بخش به شهرستان میلیاردها تومان در غالب اقتصادی اداری وغیره باردیف جداگانه وارد شهرستان میشود از دید شما این تاثیری درپیشرفت منطقه نداره؟ پروژه هاونیازهای دیگر شهرستان هم اولویت دارد ولی باتوجه به مشکلات اقتصادی در مقیاس کشوری یکمی سخته ولی ایجاد فرمانداری به قولی دست به نقده.
توی این یکی دوماه چندین بخش خیلی کوچکتر از ترکمنچای به شهرستان تبدیل شده.
مشکلات منطقه در غالب دوشهرستان مطرح بشه کارای بیشتره داره. مثلا اتوبان که تو طرح توجیهیش بیان شد سمت میانه یک شهرستان داره مسیر هشترود دوتا شهرستان!! بنابراین اتوبان درمیانه حذف شد این تاثیرش ازدیدشما کمتره؟
خود این انتقال اتوبان باعث ازبین رفتن نقش ملی میانه شد ونقش میانه راحتی در مقیاس منطقه ای از بین برد.

۰۰/۵/۳۱ ۱۴:۵۱

از لطف حضرتعالی بسیار ممنون و سپاسگزارم.

۰۰/۵/۳۱ ۱۴:۲۱

پسر خوبم علیرغم اینکه از بنده اسم نبردید ولی با بکار بردن خبرنگار با سابقه بنده را مورد خطاب قرار داده ولی می فرمایید با بنده نبودید از صداقت تان بسیار ممنونم ، جوان خوش بیان بنده از هیچ کس حتی شما نمی رنجم چون همه شما فرزندان من هستید اشاره کردم هر قلمی که شما و سایر جوانان عزیز شهرم زده و بنده را مورد انتقاد مودبانه قرار می دهد نه تنها چیزی یاد می گیرم بلکه بسیار خوشحال هم می شوم در مورد اینکه به آقای اسماعیلی اشاره کردید آیا نقط ضعفی ندارد باید عرض کنم بی عیب فقط ایزد منان است از اینکه فرمودید در باره نماینده قبلی ،،، بنده جمله شما را تکمیل کرده و می گویم نمایندگان قبلی ،، جناب رضایی عزیز : آیا به نظر شما نماینده ای که خود را پرفسور می نامد باز هم به قول خودش برگهای دور ریخته کاهوی آشپز خانه مجلس را داخل نایلون ریخته و با همان آشغال بدست در صحن پارلمان با نه تنها وزیر خارجه بلکه با یک سیاستمدار بین المللی در حال گپ و گفتگو بوده و باعث آبروریزی ما میانه ایها شده است نباید مورد انتقاد قرار گیرد؟ نماینده ای که در جمع میانه ایها پیراهن خود را روی شلوار انداخته ولی در اکثر جلسات مجلس کت و شلوار می پوشد که در نوع خود یک عوامفریبی بیش نیست و از آن گذشته هیچ قدمی در جهت عمران وآبادی شهرمان بر نداشته به نظر شما باید از انتقاد مصون بماند؟و یا نماینده عوامفریب دیگری بنام آقای مددی در سال 94 در نشریه خود تیتر می زند آب شرب میانه تامین شدنباید مورد انتقاد قرار گیرد؟نتیجه اش چی شد ؟ آقای پرفسور 2000 رای آورد و مددی رد صلاحیت شد . پسر خوب و با ادب من : بنده نه تنها یرای شما بلکه برای همه جوانان شهرم که در جهت پیشرفت شهرمان قلم می زنند آرزوی موفقیت دارم چون همه شما را دوست دارم فقط توصیه می کنم سعی کنیم امانتدار خوبی باشیم و باز هم تاکید می کنم طرفداری از هر کسی که برای شهرمان خدمت می کند را برای خود افتخار بدانید .انشااله همیشه پیروز و پایدار باشید و از من نرنجید که خیلی شما ها را دوست دارم .

 

۰۰/۵/۳۱ ۱۳:۴۱

آیا واقعاً اولویت نمایندگان حل مشکل کنونی ترکمنچای از بخشداری به فرمانداری شدن است یا حل مشکلات مربوط به بیکاری -فقر - فحشاء - فساد -رفع تبعیض - ترمیم راههای چاله و چوله وغیره می باشد؟ جناب آقای احمدزاده ی گرامی بهتر است همه ی ما سعی کنیم نمایندگان را ترغیب به حل نیازهای اولیه ی خودمان بکنیم و همچنین از بکار بردن الفاظ زشت و بی ادببانه خوداری نماییم و روحیه ی انتقاد پذیری داشته باشیم .

۰۰/۵/۳۱ ۱۰:۳۲

مسأله اصلی این است گویا در ذهن حضرتعالی حرکت سیاسی و اجتماعی هیچ هدفی غیر از رشد شخصی ندارد و‌ اگر کسی حرکتی می‌کند حتما دنبال آن است که خودش رشد کند ! 

اما همشهری بزرگوار ،

اولا اگر از اوضاع سیاسی کشور مطلع باشید ، خواهید دانست که ارتباط امثال آقای بیگی با دولت سیزدهم به خوبی ارتباط آقای اسماعیلی نیست . لذا کسی بخواهد رشد کند باید اتفاقا با امثال آقای اسماعیلی ارتباط بگیرد .

ثانیا : کلا اینکه بحث را به نمایدگی یا عدم نمایندگی شهر خود تنزل دهیم ، ظلم بینی است به بحث نظری .

ممکن است فردی نماینده شهر من باشد با هزاران اختلاف نظر یا ضعف فکری و فردی اصلا نماینده نباشد ولی اشتراکات و قوت های فکری و نظری بسیار داشته باشد .

 

البته فارغ از اینها ، فعالیت بنده در ستاد آقای بیگی به اواسط دولت دوازدهم باز می‌گردد نه الآن !

۰۰/۵/۳۱ ۱۰:۲۶

اگر عنوان موجب اذیت و تکدر خاطر حضرتعالی شده است عذرخواهی میکنم .

۰۰/۵/۳۱ ۰۸:۲۰

اقای احمد زاده عزیز از شما به دور است که اینگونه زودرنج باشین وبه نظر من بهتر است با صبر و حوصله بیشتر به جوانها فرصت بدین

۰۰/۵/۳۱ ۰۲:۳۱

مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی


‌قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری

‌فصل اول - تعاریف

‌ماده 1 - عناصر تقسیمات کشوری عبارتند از: روستا، دهستان، شهر، بخش، شهرستان و

استان.

‌ماده 2 - روستا واحد مبداء تقسیمات کشوری است که از لحاظ محیط زیستی (‌وضع طبیعی،

اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) همگن بوده که با‌حوزه و قلمرو معین ثبتی یا عرفی مستقل

که حداقل تعداد 20 خانوار یا صد نفر اعم از متمرکز یا پراکنده در آنجا سکونت داشته

باشند و اکثریت ساکنان‌دائمی آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم به یکی از فعالیتهای

کشاورزی، دامداری، باغداری به طور اعم و صنایع روستایی و صید و یا ترکیبی از

این‌فعالیتها اشتغال داشته باشند و در عرف به عنوان ده، آبادی، دهکده یا قریه

نامیده می‌شده است.

‌تبصره 1 - مزرعه نقطه جغرافیایی و محلی است کشاورزی که بنا به تعریف روستا نبوده

و به دو شکل مستقل و تابع شناخته می‌شود.

‌تبصره 2 - مکان به نقطه‌ای اطلاق می‌شود که بنا به تعریف روستا نبوده و بیشتر محل

انجام فعالیتهای غیر کشاورزی. (‌کارخانه، ایستگاه، کارگاه،‌قهوه‌خانه و نظائر

آنها) است که به دو شکل مستقل و تابع شناخته می‌شود.

‌تبصره 3 - مزرعه و مکان تابع در محدوده ثبتی یا عرفی روستای متبوع خود و به طور

کلی از لحاظ نظام تقسیمات کشوری جزو آن محسوب‌می‌شود.

‌تبصره 4 - مزرعه و مکان مستقل دارای محدوده ثبتی یا عرفی معین و مستقل بوده و از

لحاظ نظامات اداری زیر پوشش واحد تقسیماتی مربوطه‌حسب مورد می‌باشد.

‌ماده 3 - دهستان کوچکترین واحد تقسیمات کشوری است که دارای محدوده جغرافیایی معین

بوده و از به هم پیوستن چند روستا، مکان، مزرعه‌همجوار تشکیل می‌شود که از لحاظ

محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امکان خدمات‌رسانی و

برنامه‌ریزی در سیستم و‌شبکه واحدی را فراهم می‌نماید.

‌تبصره 1 - حداقل جمعیت دهستان با در نظر گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به سه

درجه تراکمی به شرح زیر تقسیم می‌شود.

‌الف - تراکم زیاد 8000 نفر.

ب - تراکم متوسط 6000 نفر.

ج تراکم کم 4000 نفر.

‌تبصره 2 - دهستانهای موجود که از نظر وسعت، جمعیت و دسترسی دارای تراکم مطلوب

بوده در قالب موجود باقی و آن تعداد از دهستانهایی که‌از این لحاظ نامتناسب

می‌باشند از طریق تقسیم و یا ادغام تعدیل و به دهستانهای جدید تبدیل خواهند شد.

‌تبصره 3 - مرکز دهستان منحصراً روستایی از همان دهستان است که مناسبترین مرکز

خدمات روستایی آن محدوده شناخته می‌شود.

‌ماده 4 - شهر. محلی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی بخش واقع شده و از

نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل، دارای‌سیمایی با ویژگیهای خاص خود بوده

به طوری که اکثریت ساکنان دائمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، کشاورزی، خدمات و

فعالیتهای اداری‌اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردار و

کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه جذب و نفوذ‌پیرامون خود بوده

و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت باشد.

‌تبصره 1 - تعیین محدوده شهری به پیشنهاد شورای شهر و تصویب وزارتین کشور و مسکن و

شهرسازی خواهد بود.

‌تبصره 2 - محله. مجموعه ساختمانهای مسکونی و خدماتی است که از لحاظ بافت اجتماعی

ساکنانش خود را اهل آن محل می‌دانند و دارای‌محدوده معین است حدود محله‌های شهر

تابع تقسیمات شهرداری خواهد بود.

‌تبصره 3 - منطقه. در شهرهای بزرگ از به هم پیوستن چند محله، منطقه شهری تشکیل

می‌شود.

‌تبصره 4 - حوزه شهری. به کلیه نقاطی اطلاق می‌شود که در داخل و خارج محدوده

قانونی شهر قرار داشته و از حدود ثبتی و عرفی واحدی‌تبعیت کنند.

‌ماده 5 - بخش عشایری واحدی است از تقسیمات کشوری که با داشتن یک بخشدار سیار

مسئول گرفتن خدمات و هماهنگی با ادارات مربوطه‌خواهد بود و عشایر در فصول مختلف در

هر منطقه که اسکان می‌کنند تابع فرمانداری و استانداری همان منطقه هستند.

‌ماده 6 - بخش واحدی است از تقسیمات کشوری که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و

از به هم پیوست چند دهستان همجوار مشتمل بر‌چندین مزرعه، مکان، روستا و احیاناً شهر

که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی واحد همگنی را به

وجود می‌آورد‌به نحوی که با در نظر گرفتن تناسب، وسعت، جمعیت، ارتباطات و دسترسی و

سایر موقعیتها، نیل به اهداف و برنامه‌ریزیهای دولت در جهت احیاء‌امکانات طبیعی و

استعدادهای اجتماعی و توسعه امور رفاهی و اقتصادی آن تسهیل گردد.

‌تبصره 1 - حداقل جمعیت محدوده هر بخش بدون احتساب نقاط جمعیت شهری با در نظر

گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به دو درجه‌تراکمی به شرح زیر تقسیم شده است.

‌الف - مناطق با تراکم زیاد سی هزار نفر.

ب - مناطق با تراکم متوسط 20 هزار نفر.

‌تبصره 2 - در نقاط کم تراکم، دورافتاده، مرزی جزایری و جنگلی و کویری با توجه به

کلیه شرایط اقلیمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تا حداقل‌دوازده هزار نفر جمعیت با

تصویب هیأت وزراء و در موارد استثنایی با تصویب مجلس، جمعیت بخش می‌تواند کمتر از

میزان تعیین شده در تبصره 1‌باشد.

‌تبصره 3 - مرکز بخش، روستا یا شهری، از همان بخش است که مناسبترین کانون طبیعی،

فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن محدوده شناخته‌می‌شود.

‌ماده 7 - شهرستان واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین که از به

هم پیوستن چند بخش همجوار که از نظر عوامل طبیعی،‌اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و

فرهنگی واحد متناسب و همگنی را به وجود آورده‌اند.

‌تبصره 1 - حداقل جمعیت شهرستان با در نظر گرفتن وضع پراکندگی و اقلیمی کشور به دو

درجه تراکمی به شرح زیر تقسیم می‌شود.

‌الف - تراکم زیاد 120000 نفر.

ب - تراکم متوسط 80000 نفر.

‌تبصره 2 - در نقاط کم تراکم، دورافتاده، مرزی، جزائری و کویری با توجه به کلیه

شرایط اقلیمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تا حداقل 50 هزار‌نفر با تصویب هیأت

وزیران و در موارد استثنایی با تصویب مجلس شورای اسلامی می‌تواند کمتر از 50 هزار

نفر باشد.

‌تبصره 3 - مرکز شهرستان یکی از شهرهای همان شهرستان است که مناسبترین کانون

طبیعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن محدوده‌شناخته می‌شود.

‌ماده 8 - وزارت کشور موظف است ظرف مدت 3 ماه با همکاری سازمان برنامه و بودجه و

مرکز آمار درجات تراکم را تعیین و به تصویب هیأت‌وزیران برساند.

‌ماده 9 - استان، واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین، که از به

هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیتهای‌سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،

اقتصادی و طبیعی تشکیل می‌شود.

‌تبصره 1 - وزارت کشور بنا به ضرورت می‌تواند با تصویب هیأت وزیران با انتزاع و

الحاق روستاها، بخشها یا شهرستانهای مجاور، استانها را‌تعدیل نماید. مگر آنکه به

تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد استان جدید ضروری شناخته شود. استان جدید باید

حداقل یک میلیون نفر جمعیت‌داشته باشد.

‌تبصره 2 - مرکز استان یکی از شهرهای همان استان است که مناسبترین کانون سیاسی،

اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی آن استان شناخته‌می‌شود.

‌ماده 10 - دولت موظف است با حفظ جهات سیاسی اجتماعی هر روستا را به نزدیکترین

مرکز دهستان و هر دهستان را به نزدیکترین مرکز بخش و‌هر بخش را به نزدیکترین مرکز

شهرستان و هر شهرستان را به نزدیکترین مرکز استان منضم نماید.

‌ماده 11 - بخشها، شهرها، شهرستانها و استانهایی که فاقد شرایط مذکور در این قانون

هستند با همان عنوان باقی می‌مانند، دولت موظف است‌حتی‌الامکان آن گونه واحدها را

با شرایط مندرج در این قانون منطبق گرداند.



‌فصل دوم - نظام تقسیمات کشوری

‌ماده 12 - از لحاظ نظام اداری دهستان تابع بخش و بخش تابع شهرستان و شهرستان تابع

استان و استان تابع تشکیلات مرکزی خواهد بود.

‌ماده 13 - هر گونه انتزاع، الحاق، تبدیل، ایجاد و ادغام و نیز تعیین و تغییر

مرکزیت و تغییر نام و نامگذاری واحدهای تقسیمات کشوری، بجز استان‌بنا به پیشنهاد

وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران خواهد بود.

‌ماده 14 - رعایت محدوده کلیه واحدهای تقسیماتی برای تمامی واحدها و سازمانهای

اداری (‌اجرایی و قضایی) و نهادهای انقلاب اسلامی کشور‌لازم است.

‌تبصره 1 - نیروهای نظامی در ارتباط با دستورالعملهای شورای عالی دفاع و اجرای

وظایف سازمانی خود در هر محدوده با اطلاع نماینده سیاسی‌دولت از این ماده مستثنی

خواهد بود.

‌تبصره 2 - حوزه‌های انتخابات مجلس شورای اسلامی حتی‌الامکان منطبق به محدوده

شهرستانها و هر حوزه انتخاباتی متشکل از یک یا چند‌شهرستان خواهد بود. محدوده

حوزه‌های انتخابات را قانون معین می‌کند.

‌تبصره 3 - وزارت کشور موظف است ظرف مدت 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه

قانونی محدوده حوزه‌های انتخاباتی را تهیه و جهت‌تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم

نماید.

‌ماده 15 - وزارت کشور موظف است ظرف مدت 3 ماه لایحه قانونی حدود وظایف و اختیارات

مسئولین واحدهای تقسیمات کشوری را تهیه و‌جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم

نماید.

‌ماده 16 - وزارت کشور موظف است ظرف 6 ماه از تاریخ تصویب این قانون آیین‌نامه‌های

اجرایی آنرا تهیه و پس از تصویب هیأت دولت به مورد‌اجراء گذارد.

‌ماده 17 - دولت موظف است همزمان با تهیه آیین‌نامه‌های اجرایی آخرین آمار جمعیت

کشور را تهیه و بر اساس آن این قانون را اجراء نماید.

‌ماده 18 - وزارت کشور موظف است اجراء این قانون را از نقاط دورافتاده و محروم

آغاز نماید.

‌قانون فوق مشتمل بر هجده ماده و بیست و دو تبصره در جلسه روز چهارشنبه پانزدهم

تیر ماه یک هزار و سیصد و شصت و دو مجلس شورای اسلامی‌تصویب و به تأیید شورای

نگهبان رسیده است.

‌رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۵۹

اگرمیخایی واردسیاست شوی حداقل طرفداری نماینده شهرخودت راانجام بده.
البته درک میکنم باروی کارامدن دولت سیزدهم اطراف اقای بیگی شلوغ شده
دست پایین رانمیگیرنددست بالارامیگیرندتازودتربه مقصدبرسند.....

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۴۷

قلم های وابسته وزردی تهوع اور!!!!!!!
به هیچ وجه عنوان خوبی نبود.

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۳۷

اقای احمدزاده نی اذیت المیون خجالت چکون با

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۳۳

این حقیر همیشه مورد لطف حضرتتان بوده ام و از الطاف شما بسیار متشکرم

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۳۳

واقعا عاجزم از درک  اینکه چه غرض یا خدای نکرده مرضی است که حتما برای دفاع از یک نفر یا حمله به دیگری هر مطلبی که از صحت آن اطمینان نداریم بیان کنیم .

همشهری عزیز می‌شود بفرمایید بنده در دفتر آقای بیگی چه کار میکنم یا در تیم رسانه ای ایشان چه مسئولیتی دارم ؟ البته یقینا ایشان را در قامت یک سیاست مدار مردمی علیرغم انتقاداتی که حتی به این بزرگوار دارم ، تایید کرده و به ایشان ارادت دارم . لیکن مسئولیتی در دفترشان ندارم .

 

حالا این به کنار ، ای کاش مطالب من را بررسی کنید ببینید کلا چند عدد از آنها را میتوان به آقای بیگی ربط داد و چند عدد از آنها مربوط به موضوعات دیگر هستند؟

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۱۸

اقای بیگی اگه کاری میکرددرزمان استانداریش انجام میداد.
الان میانه خودش نماینده داره.

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۱۵

جناب احمدزاده عزیز ! 

سلام و عرض ادب .

مقاله مورد اشاره حضرتتان نه در باب نقد شخص حضرتعالی و نه برای جمع کردن مسأله ترکمنچای نگارش شده است ، بلکه سعی گردیده در آن به یکی از آفات موجود در فضای رسانه ای حاکم در شهرستان پرداخته شود . 

اما چون حضرتعالی مستقیما حقیر را مخاطب قرار دادید ، با وجود اینکه قلبا به هیچ وجه علاقمند به بحث بیشتر بر روی موضوع نیستم ، چند خطی به عرض می‌رسانم : 

اولا  جسارتا و به عنوان شاگردی کوچکتر گلایه می‌کنم که شاید شایسته نباشد نظر خود در باره یک مطلب را در قالب مطلب دیگری منتشر فرمایید . کارکرد بخش کامنت مطالب دقیقا همین موضوع است که بر روی آنها تبادل نظر شود . در تمام موضوعاتی که اخیرا حضرتعالی لطف فرموده و نظری در باره مباحث بنده داشتید ، آن را در قالب مطلب دیگری منتشر فرموده اید که باعث گردیده است مباحث ذیل پست قبلی ناقص بماند یا دو شقه شود و استفاده کامل از نظرات دیگر بزرگواران میسر نگردد .

بعد آنکه حقیر هرچند علاقه جدی به فعالیت اجتماعی و مباحث نظری دارم ، لیکن به معنی خاص کلمه دنبال شغل خبرنگاری نیستم .

در باره مطلب شما و کامنت بنده ؛ به کلی وجود فضای منفعت طلبانه در تعدادی از فعالین و رسانه های محلی قبل از سفر آقای بیگی به ترکمنچای بنده را آزار می‌داد و مدت ها بود در این باره اندیشه میکردم و قصد صحبت داشتم . لیکن به امر اساتید خویش که از دوران دانش آموزی بر ضمه حقیر صاحب حق هستند و به جهت حفظ حریم ها و احترامات از بیان و انتشار افکار خود منصرف شدم . اما ماجرای اخیر و به جان هم افتادن دوستان فعال رسانه ای در شهرستان ، صحنه را به طرز بسیار مضحکی عیان کرد و حقیر عدم صحبت در این باره را حداقل ظلم به آرمانهای خود دانستم . که البته در مقاله مورد ذکر نیز تمام تلاش خود را در تلخیص افکار و حفظ احترامات به کار بردم که اگر چنین نبود شاید بحث به سلسله مقالات طولانی می انجامید .

در باب فعالیت بنده در ستاد آقای بیگی ، این موضوع امری مخفی نیست و بنده مسئولیت ستاد دانشجویی ایشان را در انتخابات گذشته بر عهده داشتم . لیکن تفاوت حقیر با حضرتتان آن است که بنده خود را موظف نمیدانم از هر فعال آقای بیگی دفاع کنم و در خیلی موارد از تند ترین منتقدین جدی ایشان هستم . فی‌المثل از جدی ترین انتقاداتم به آقای بیگی حضور در ائتلافی است که امثال نماینده محترم اول میانه ( با این حجم از تفاوت دیدگاه به مسائل ) در آن حضور داشته اند ! 

در باب منفعت طلبانه بودن مطالب حضرتتان و مجیز گویی ، این حقیر سر تا پا تقصیر به هیچ وجه تا کنون به خود جسارت ندادم که نام هیچ کس ( از جمله حضرتتان را ) مستقیما بعنوان قلم فروش قید کنم . و اکنون نیز همین رویه را دارم . در این باره یقینا مخاطبین فهیم قاضی هستند .

اینکه می‌فرمایید هرکسی بر له هر کسی مطلبی بنویسید به زعم بنده دنبال سودجویی از اوست یقینا صحیح نیست ! اما اینکه تمام حرکات یک فرد برای دفاع یا حمله به یک نفر یا ایده ها یا منافع او باشد معنی دیگری را حداقل در ذهن حقیر متبادر نمی‌کند . 

هرچند در پاراگرافی از مقاله حقیر که حضرتعالی برداشت فرموده اید شما مد نظر هستید ، تنها جایی است که دعا کرده ام این نوع عملکرد قربه الی الله باشد نه منفعت طلبانه ! 

در باب اینکه صراحتا فرمودید طبق نوشته های من خودم نیز منفعت طلب هستم ، خدای را بسیار شاکرم که کلا در مجموعه سیاستمداران نزدیک به رییس دولت های نهم و دهم ( که آقای بیگی نیز جزو آنهاست ) یا در بین فعالین موسوم به عدالت‌خواه کلا تا کنون منفعت دنیوی وجود نداشته است بنده بخواهم از آن تنعم کنم یا نخواهم ! 

اما اگر منفعت را منفعت فکری و عقیدتی تعریف کنید ، یقینا با افتخار اعلام میکنم با اعتقاد به یکسری آرمان ها و برای استقرار آنها که همانا منفعت فکری بنده است تلاش میکنم ! 

اما در باب نماینده اول شهرستان و صحبت هایی که در باره ایشان کردید ؛ آیا شما استاد عزیز معتقد هستید آقای اسماعیلی خیر مطلق هستند و هیچ نقطه ضعفی ندارند که یک نقد به ایشان وارد نکرده اید ؟ یا مثلا نماینده سابق که دست از نقد به ایشان بر نداشتید خالی از هرگونه حسن بودند که یک مطلب برای تشکر از ایشان درج نفرمودید ؟

سوال اساسی تر آن است که اگر کسی قسمتی از وظایف خود را به درستی انجام داد ( که یقینا در مورد آقای اسماعیلی جدا اختلاف نظر داریم ) نباید هیچگونه نقدی به او وارد کنیم و هرکسی هم نقدش کرد باید تخطئه اش کنیم‌؟

در باب اینکه بین زرد های موافق و مخالف تفاوتی قائل نیستم هم ، متاسفانه متوجه نشدم که چرا این مسأله را شما پاسخ دادید . مقصود این نبود که حضرتعالی خدای نکرده ارباب دارید . جمله ای کلی در باب زرد نویسان له یا علیه یک فرد خاص بود . 

در باب اینکه تشخیص فضای سالم رسانه ای با مخاطبین است هم به شدت با شما هم نظرم . اتفاقا نظرات مخاطبین را برای امتزاج فضا یقینا رسد میکنم .

در پایان اگر مطلب یا عرایض حقیر موجب رنجش خاطر گردیده است خاضعانه عذرخواهم . خدا گواه است به هیچ وجه نیت برای رنجاندن هیچ عزیزی و شکستن هیچ حریمی را نداشته و تمام تلاش خویش را در این زمینه به کار گرفتم .

۰۰/۵/۳۰ ۲۲:۰۰

من نمیدونم روی سخن شما با کیست ولی اگر منظور نظرتون آقای رضایی است ایشون دوران دبیرستان شون در مدرسه تیزهوشان علامه امینی میانه شاگرد من بودند جوانی خوش نام،مودب ،زرنگ در درس بودند و از اون موقع علاقه من مسائل روز و تمایل به واکاوی مشکلات شهری بودند و اگر اشتباه نکنم رشته ریاضی فیزیک بودند و خرگز به تخریب دیگران علاقه مند بودند و میانه دوست.

۰۰/۵/۳۰ ۲۱:۱۴

احسنت به خبرنگار صادق و با شجاعت جناب آقای احمد زاده عزیز

این فرد در دفتر اقای بیگی کار میکنه و جزو تیم رسانه ای ایشون است جالب اینکه اصالتا میانه ای است ولی دنبال رو غیر بومی ها این فرد می‌خوابد و هر وقت مطلبی در نقد اربابش نوشته میشود از خواب ناز بلد شده مطلبی در صدای میانه می زند

۰۰/۵/۳۰ ۲۱:۰۰

جناب ناصر خان عزیز سلام یک نمونه نشان دهید که من یکنفر را به بیسوادی متهم کرده باشم که بسیار ممنون خواهم بود .

۰۰/۵/۳۰ ۲۰:۵۴

جناب احمدزاده، مخاطب نه تنها فضای رسانی سالم رو تشخیص میده بلکه مجیزگویی و تملق گویی در مورد یک شخص خاص رو هم تشخیص میده.
شما بعد از اینکه آقای اسماعیلی به عنوان نماینده مردم میانه در مجلس انتخاب شدند اکثر مطالبی که در این سایت قرار دادید در مورد حمد و ستایش ایشان بوده و نظرات مخالف رو به بی سوادی و خودنمایی متهم می کنید.
آقای اسماعیلی بالفطره عاری از اشتباه نیستند، اینگونه طرفداری از یک شخص خاص به خصوص یک مسئول عاقلانه نیست.

اخبار روز